بنام خدا
و یک بار هم در بیابان کاشان، هوا ابر شد...
و باران تندی گرفت...
پس آن وقت در پشت یک سنگ...
اجاق شقایق مرا گرم کرد...
(مرحوم سهراب)


و یکبار دیگر
هوا سرد شد
دلم سخت لرزید،
و روی تو از پشت یک ابر
به پهنای یک آسمان
گرم و زیبا، درخشید

(مرحوم خودم)